زیباترین چیزی که خدا خلق کرده چیه؟
بهنظرم شنیدن صدای بارون زیباست، دیدن خندههای بچهها زیباست،
راه رفتن کنار رودخانه زیباست،
شنیدن آواز پرندهها زیباست،
بوییدن گلها زیباست،
و وزیدن باد میان درختان هم زیباست.
اینها بخشی از زیباییهاییان که خدا خلق کرده.
حتی وقتی به فکرت میرسه خودتو عمداً بندازی تا یکی بخنده، اونم زیباست...
چون اون لحظه هم بخشی از خلقت خداست.
اما فکر میکنم زیباترین چیزی که خدا خلق کرده، "نگرانی"ه...
نگران بودن برای کسی که دوستش داری.
نگرانی یعنی قلبت رو گذاشتی جایی که چشمهات نمیبینه،
اما روحت با همهی وجودش حسش میکنه.
و شاید خدا،
این حس رو گذاشت تا آدم یادش نره:
دوست داشتن فقط گفتنِ "دوستت دارم" نیست.
گاهی با یه نفسِ سنگین، با یه فکرِ نیمهشب،
با یه دعای زیر لب،
آدم عشقشو ثابت میکنه.
بهنظرم نگرانی، واژهی "من" رو تعریف میکنه.
اینکه بفهمی"من" بالاتر از جسم و روحه،
اونجایی که جسمت توی یه مکان خاص و کنار افراد زیادیه،
اما روح داره بهش جان میده،
در حالی که تو، واقعاً اونجا نیستی.
و تمام حواس و ادراکت پیش کسیه که حتی چشات اونو نمیبینه
و در عین حال داری حسش میکنی.
نگرانی فقط یه حس نیست،
یه تعریف جدیده از "من"ه.
اون لحظههایی که جسمت توی یه جمعه، کنار صدای خنده و حرف،
ولی انگار یه چیزی از تو کَنده شده...
تمامیِ "من"ت، پیش اونه.
جایی که چشمهات نمیبینن، ولی دلت میلرزه.
اونجاست که میفهمی"من" یعنی فراتر از بدن، فراتر از فکر.
یعنی جایی که ادراکت حضور پیدا میکنه،
حتی وقتی حضورت نامرئیه.
و چقدر عجیبه... اینکه بتونی حس کنی کسی رو،
بدون لمس، بدون صدا، بدون حضور...
فقط با دل.